فیلم «شنای پروانه» اثری درام و پر رمز وراز به کارگردانی محمد کارت است. این فیلم در جشنواره فجر سال ۹۸ در قسمت سودای سیمرغ و نگاه نو حضور چشمگیری داشت و می توان از موفقترین فیلمهای آن جشنواره محسوب می شود.
محمد کارت کارگردانی نوظهور و پرانرژی است که کار خود را از تئاتر شروع کرد و پس از تجربه بازیگری و کارگردانی تئاتر به جهان وسیع تصویر ورود کرد. او اول بهعنوان بازیگر در سینما شروع به کارکرد و با کارگردانهای به نامی کار کرد. از جمله اثر های او در حوزه بازیگری میتوان به بازی او در فیلم «بیخود و بیجهت» ساخته عبدالرضا کاهانی، فیلم «چه خوبه که برگشتی» ساخته داریوش مهرجویی و فیلم «عصبانی نیستم» محصول رضا درمیشیان اشاره کرد. محمد کارت هم زمان درراستای بازیگری سینما در حوزه مستندسازی هم اثراتی تولید کرده است.
به نام ترین مستند او مستد موثر و مهم «آوانتاژ» است که به زندگی کارتنخوابهای درحال بهبود پرداخته است. این مستند افتخارات زیادی را برای محمد کارت به وجود آورد. از این افتخارات میتوان گفت که او برای این مستند برنده تندیس برترین فیلم بخش بینالملل ششمین جشنواره فیلم شهر و برنده تندیس برترین کارگردانی فیلمهای بلند از دهمین جشنواره بینالمللی سینما حقیقت شد. محمد کارت پیش از تولید شنای پروانه در سال ۹۷ نخستین فیلم کوتاه داستانی خویش را هم به اسم «بچهخور» کارگردانی کرد. او در اثر خویش هم مثل مستندهایش به مشکلاتی اشاره کرد که قشر پایین شهر با آن روبه رو هستند مانند فقر، اعتیاد، قمار و … . محمد کارت با اثر کوتاه «بچهخور» افتخارات و برد های زیادی را کسب کرد. قابل توجه ترین موضوع برای این فیلم کوتاه این بود که محمد کارت موفق به کسب جایزه بزرگ سی و چهارمین دوره جشنواره اودنسه دانمارک شد و فیلمش از سوی این جشنواره به آکادمی اسکار ۲۰۲۰ معرفی شد.
محمد کارت با نخستین اثر سینمایی خویش یعنی «شنای پروانه» موفق شد در جشنواره ۳۸ام فیلم فجر از خیلی از رقبای معروف و مشهور خود مثل مسعود کیمیایی، ابراهیم حاتمیکیا و مجید مجیدی سبقت بگیرد و سیمرغ مهم برترین فیلم از نگاه تماشاگران را کسب کند. لازم به ذکر است که این اثر ۵ سیمرغ دیگر را نیز توانست کسب کند. این سیمرغ ها عبارتند از سیمرغ بهترین نقش مکمل مرد برای امیر آقایی و سیمرغ بهترین نقش مکمل زن برای طناز طباطبایی. قصه فیلم در مورد پروانه و خانواده همسر پروانه است که با لو رفتن تصویر برهنه پروانه در اینترنت حوادثی برای او اتفاق می افتد.
محمد کارت در فیلم خود از نقطه شروع بیننده را بدون هیچگونه مقدمه سازی به قعر حادثه پرتاب می کند . حادثه اصلی و آتش بیار شنای پروانه در همان آغاز قصه قرار داده میشود و همه را در گیر می کند. در صحنه آغازین دوربین حول پروانه (با بازی طناز طباطبایی) میچرخد و چهره به هم ریخته او را نشان می دهد که به مردمی می نگرد که در موبایلهای خود گم شدهاند. این آغاز بهخوبی داستان را برای بیننده توضیح میدهد. زنی که از ابعاد مختلف جسمی و روحی آشوب است و این از هم گسیختگی به احتمال زیاد احتمالا به فضای مجازی مربوط است. در ادامه داستان حجت (با بازی جواد عزتی) که برادر شوهر پروانه است را میبینیم که در فضایی تاریک و درکنار آتش خبری به گوش او رسیده وبسیار آشوب و به هم ریخته شده است. پس از آن هم مشتری با حجت گلاویز می شود.
آتش، محیط تاریک و افسرده و ضربه ای که از مشتری میخورد همه ی این ها به هم ریختگی ذهن پراکنده و آشوب او را نشان میدهد. همچنین کتک خوردن حجت یک مدل پیش بینی قصه است زیرا در ادامه روند قصه حجت حقیقت هایی را درمتوجه می شود که هریک مثل ضربه سنگینی او را له میکند. ولی این آغاز یک اشکال دارد. نقطه عطف قصه خیلی زود اتفاق می افتد و به بیننده زمان آشنایی با کارکترها را نمیدهد. بیننده با پروانه احساس هم دردی میکند ولی نه به آن اندازه ای که باید و شاید بکند. در ادامه هم هاشم (با بازی امیر آقایی) که همسر پروانه است را میبینیم که برای خودش گنده لات است و به نوعی نا هنجاری اجتماع به حساب می آید و آشوبگر است. خواسته ی کارگردان نشان دادن لاتهای پایین شهربوده و قصد داشته بگوید بسیار ترسناک و خطرناک هستند ولی چه در همان سکانس دعوایآغازین فیلم و چه در بقیه سکانسهای دعوا این اشخاص ترسناک نشدهاند فقط صدایشان بلند تر می شود.
یکی از جاها یی که اثر عرض اندام می کند این است که ریتم خود را نگه می دارد و برای اینکار نقاط عطف چندگانهای در شنای پروانه قرار داده شده است. نخستین نقطه عطف اثر در همان ده دقیقه ابتدایی فیلم رخ می دهد که لحظه کشته شدن پروانه است. سکانس کشته شدن پروانه در ابتدا بیننده را شوک میکند و تحت تاثیر قرار میدهد اما باز هم این اتفاق خیلی گذرا است و این صحنه به آن اندازه که باید قوی نیست. این اتفاق قصه را وارد بخش تازه ای میکند و کارکتر کلیدی را برای بیننده تغییر میدهد. تا قبل از این سکانس تصور می شد هاشم که شوهر پروانه است کارکتر کلیدی است اما با حادثه ای که رخ می دهد هاشم(امیر آقایی) گیر میافتد و حجت(جواد عزتی) شخصیت اصلی میشود. نویسندگان فیلمنامه در طول فیلم بسیار از ایندسته کارها کردهاند و به اصطلاح به بیننده رکب زدهاند. به آن معنا چیزی که بیننده متصور می شود را کنار گذاشتهاند و برعکسش را اجرا کرده اند. نقطه عطف دوم فیلم، امیدی است که پدر پروانه به حجت میدهد. او میگوید حجت چنانچه ناشر فیلم را پیدا کند هاشم را میبخشد و به حجت سرنخی هم در این مورد میدهد. این نقطه عطف که کمی بعد از نقطه عطف اول اتفاق می افتد دوباره قصه را در مرحله تازه ای قرار میدهد. در این مرحله رفتهرفته بیننده متصور می شود که احتمالا کارکتر حجت قرار است تغییر کند و از آن شخص مثبت آغازین به آدمی جنایت کار بدل شود که انتقام سختی میگیرد. اما به این شکل نیست.
در خصوص بازهای فیلم هم باید بگیم اکثر بازیهای شنای پروانه نرمال است و در گذشته هم از بازیگرانش دیده بودیم. طنازطباطبایی می شود گفت کارکتر خود در«هیس دخترها فریاد نمیزنند» را تکرار کرده است. البته شاید مهمترین دلیل گزینش او برای این نقش هم همین بوده است که او با این سبک کارکترها آشنایی دارد. جواد عزتی بهترین و برترین بازی فیلم را دارد و بهعنوان کارکتر کلیدی فیلم آن کشش لازم را برای بیننده به وجود آورده است. امیرآقایی تمام خود را گذاشته است تا به لحاظ حرف زدن و زبان بدن، خود را مانند لاتها نشان دهد اما اثر نهایی خیلی دلنشین نبوده است. ولی از نظر گریم، صورت امیر آقایی خیلی شبیه به آشوبگران شده است و گریم بسیار خوبی روی او صورت گرفته است. در خصوص نقش شاپور (با بازی پانتهآ بهرام) باید گفت این نقش را بهراحتی میشد به یک مرد داد تا بازی کند.لازم به یادآوری است که اکبر عبدی درسینمایی «خوابم میاد» کارکتر یک زن را بازی کرده بود در حالی که میشد آن نقش را به یک زن داد. این کار ها برای چیست؟ ممکن است دلیلش این است که بیننده بیشتری جذب اثر شود. بازیهای دیگر شنای پروانه هم بسیار ساده است.
محمد کارت با آثار خود ثابت کرده است که کارگردانی است که فکرش درگیر مسائل جامعه است و دغدغه او به زبان آوردن مشکلات موجود در قشر پایین شهر است. در آخر باید بگوییم: «شنای پروانه» بهعنوان نخستین اثر سینمایی محمد کارت، فیلم قابل قبولی است و همین که او در نخستین اثر سینمایی خود بسیار بهتر از برخی کارگردانهای کار کشته و معروف عمل کرده است انتظارات را از او بالا میبرد.
