این مقاله اشتباهات موفقیت آمیز را برای شما شرح می دهد.
زمانیکه یک گروه بزرگ دور هم جمع میشوند تا یک فیلم تولید کنند، همیشه اشتباهاتی هم در پی آن اتفاق می افتد. ممکن است شاهد یک ساعت مچی در فیلمی باشید که زمان قرن پنجم میلادی را روی پرده نشان میدهد و یا حتی احتمال دارد یک وسیله هیدورلیکی در زمان گلادیاتورها را ببینید.
این جور اتفاقات در فیلم ها پرهیزناپذیر هستند، ولی خوب بعضی اوقات این اشتباهات سبب میشوند که بازیگران به صورت بداهه از آن صحنه عبور کنند و کار را پیش ببرند. حتی بعضی مواقع این اتفاقات باعث میشوند یک صحنه ماندگارتر شوند و این قضیه بارها اثبات شده است که اکثر صحنههای خاطره انگیز و ماندگار فیلمها به صورت کاملا اتفاقی رخ داده است.
با اشتباهات موفقیت آمیز فیلم های هالیوودی همراه باشید.
اشتباهات موفقیت آمیز 1: «مظنونین همیشگی» The Usual Suspects
فیلم مظنون همیشگی از فیلمهای موفق و ماندگار دهه ۹۰ هالیوود است که بازیگران معروفی نیز در آن به نقش پردازی پرداخته اند. سکانسی که همه شخصیت های مجرم در کنار یکدیگر ایستاده اند و خود را معرفی میکنند به هیچ وجه قرار نبود هیچ وقت به این شکل در بیاید و باشد.در زمانی که هر یک از شخصیتهای مجرم فیلم یک جمله برای معرفی کردن خود میگوید، بقیه زیر خنده میزنند که قرار نبود اصلا به این شکل باشد، این خندهها سبب شد مخاطب اینگونه احساس کند که این مجرمین کمترین ترسی از پلیس و بازجویی و بازداشت شدن ندارند.
اشتباهات موفقیت آمیز 2: «پدر خوانده» The Godfather
هنگام فیلمبرداری نخستین قسمت پدر خوانده، فورد کاپولا در پی یک شخص با جثه بزرگی بود تا کارکتر لوکا براسی را ایفا کند. لنی مونتانا یک قهرمان کشتی بود و کاپولا تحت عنوان بازیگر از او بهره گیری کرد؛ صحنه ای که قرار بود او بازی کند خیلی ساده بود و فقط باید اثبات میکرد که به دون کارلئونه وفادار است. در هنگام فیلم برداری او به خاطر حضور براندو بسیار مضطرب میشود و دیالوگهای خود را به کلی فراموش کرده و از یاد می برد. ولی هوش او به کمکش میآید و به شکل بداهه دیالوگهای نصفه و نیمه اش را در گوش براندو زمزمه میکند. کاپولا از این کار لذت برده و بسیار خوشش می آید و در فیلمش نیز همان را استفاده میکند.
اشتباهات موفقیت آمیز 3: «آخرین وسوسه مسیح» the last temptation of christ
این فیلم با اقتباس از کتابی به قلم نیکوز کازانزاکیس و به کارگردانی مارتین اسکورسیزی تهیه و تولید شده است. در آخر این فیلم، عیسی به عنوان آخرین قربانی خود برای انسانیت به صلیب کشیده میشود. در هنگام فیلمبرداری این صحنه یکی از فیلم بردارها به اسکورسیزی میگوید که یک مجله را که در زمان فیلم برداری داشته مطالعه می کرده و بازتاب نوری که به جلد مجله خورده در فیلم ضبط شده است و به نظر اشکال دار می آید. اسکورسیزی وقتی برای فیلم برداری دوباره ندارد و سکانس ضبط شده را به همین شکل به حال خود رها میکند. وقتی که فیلم را میبیند خوشحال میشود زیرا که در آخر فیلم هالهای با رنگ قرمز به شکل کاملا اتفاقی و تصادفی ضبط شده که به شکل درستی با صحنه در تناسب است.
اشتباهات موفقیت آمیز 4: «جانگوی زنجیر گسسته» Django Unchained
لئوناردو دیکاپریو به عنوان یکی از با استعدادترین بازیگران حال حاضر سینما شاخته میشود. در این فیلم سکانسی وجود دارد که او از فرط خشم و عصبانیت دست خود را به روی میز میکوبد و دستش به شیشههای روی میز برخورد میکند و سبب خونریزی میشود. این سکانس ساختگی نبوده و او بطور حقیقی دست خود را میبرد، ولی در نقش خود باقی میماند و فریادهای او با خونی که از دستهای او جاری شده، او را ترسناک تر و خوف انگیز تر میکند.
اشتباهات موفقیت آمیز 5: «شوالیه تاریکی» The Dark Knight
در این فیلم یک سکانس انفجار در یک بیمارستان را میبینیم که در یک لحظه بخاطر مشکلات فنی انفجار های متوالی توقف می یابد. ولی خوب واکنش و بازی بداهه هیث لیجر خیلی قابل فکر است. او چند بار کلید انفجار را فشار میدهد تا فرصت لازم را به گروه جلوههای ویژه برای انفجار های باقی مانده بدهد. اگر او این کار را انجام نمیداد این سکانسها باید دوباره از اول فیلم برداری میشد و هزینههای خیلی زیادی را نیز در پی داشت.
